بیلبورد، (یا تابلوی
تبلیغاتی یا تختهٔ آگهی) به تابلو بزرگی گفته
میشود که فضای مناسبی برای نصب آگهی را در اختیار
دولت، صنعتگران و عرضه کنندگان کالا میگزارد. و در
اصل به هر فضای خارجی که امکان نصب آگهی بر آن
باشد اطلاق میشود. اما امروزه، بیشتر به معنای
تابلوهای بسیار بزرگ و نورپردازی شده است که بر
پایههای بلندی قرار گرفته و از فواصل دور قابل
دیده شدن هستند. امروزه بیلبوردها مجموعهای از
تصاویر بزرگ هستند، بعضی از آنها مضحک، بعضی کمی
عجیب و غریب و گاهی کنایه آمیزند. ما به عنوان
بیننده میتوانیم دیدگاههای مختلفی نسبت به هر
بیلبورد داشته باشیم اما این واقعیت را نمیتوانیم
انکار کنیم که بیلبوردها، نماد جریان دائمی و روان
زندگی هستند. در بسیاری از کشورها، تختهٔهای آگهی
به مردم کمک میکنند تا جایی برای غذا خوردن،
خوابیدن یا تهیه بنزین پیدا کنند، به خصوص در جایی
مانند آمریکا، با بزرگراههای متعدد و مسافتهای
طولانی و خالی از سکنه بین شهری، وجود چنین
تابلوهایی برای مسافرین غریب و خسته، نعمتی است.
از طرفی تابلوهای آگهی، به بسیاری از شرکتها و
دارندگان صنایع مختلف کمک میکنند و وجود این
تابلوهای بزرگ، برای شرکتها و تجارتهای نوپایی که
قادر به پرداخت هزینه تبلیغات تلویزیونی نیستند،
بسیار مفید بوده است. در مقایسه با قیمت تبلیغات
تلویزیونی و رادیویی و کم نتیجه بودن تبلیغات در
داخل مجلات و روزنامه ها، بیلبورد، میتواند با
هزینه کمتر، بیشترین تعداد مخاطب را داشته باشد.
(لازم به ذکر است که این مطلب یعنی هزینه کمتر
بیلبورد نسبت به مجلات و روزنامه ها در همه جای
دنیا به غیر از ایران مصداق دارد و جالب آنکه در
ایران بیلبوردها یکی از گرانترین رسانه ها به شمار
می آیند که این با ماهیت اصلی این رسانه در تضاد
است و اینگونه است که در ایران رسانه محیطی و
بیلبوردها با توجه به میزان بازخورد وقیمتشان
کمترین برگشت و تاثیرگذاری را دارند و این امر
بازنگری مسئولین و تاثیرگذاران بر رسیدن قیمت ها
به جایگاه کاذب و غیر واقعی کنونی را طلب می کند-
تبلیغ سیتی).
پیشینه بیلبورد به اولین تمدنها باز میگردد و ما
در تاریخ مصر باستان به ستونهای سنگی اوبلیسک
برمیخوریم که ستونهایی چهاروجهی با نوک هرمی شکل
هستند و از سنگ یک تکه ساخته شده اند، این ستونها
نه تنها جنبه تزئینی داشتهاند بلکه برای ترویج
مذهب مصریان باستان به کار میرفتهاند و بر روی
آنها جملات مذهبی و دعاهای مختلف کنده کاری شده
اند. همچنین اوبلیسکهایی وجود دارند که بر روی
آنها قوانین مهم کشوری نبشته شدهاند و در معرض
دید عموم قرار میگرفته اند. هرچند مطالب موجود بر
این ستونها محدود به موارد مذهبی و سیاسی است، اما
بدون شک در تعریف امروز از تبلیغات
میگنجد.
نمونه دیگر یک بیلبورد در آمریکا نخستین قدمها در
مسیر تبلیغات در سال ۱۴۵۰، زمانی که یوهان گوتنبرگ
ماشین چاپ قابل حمل را اختراع کرد، با انتشار
برگههای آگهی دستی،
تبلیغات به شکل امروزی آن به مردم معرفی
شد. در سال ۱۷۹۶، با تکمیل روشهای لیتوگرافی،
اولین پوستر تصویر سازی شده، به وجود آمد. به مرور
زمان، مردم به دنبال جاهایی مناسب برای نسب
آگهیهای خود بودند تا در محدوده زمانی مشخص،
بیشترین بازدید کننده و بالاترین تأثیر را داشته
باشد، به این ترتیب، ستونها و جعبههای ویژه نصب
آگهی در نقاط پر تردد شهرها برپا
شد.
اولین بار تبلیغات در حاشیه
جادهها توسط بازرگانان و کسبه محلی آمریکایی به
کار رفت. آنها علامتها و تابلوهایی را بر دیوارها
و نردهها نقش میکردند یا پوسترهایی را بر روی
تیرهای تلگراف، دیوارها و هر محل ممکن، نصب
میکردند. در نیویورک سال ۱۸۳۵، اولین پوستر بسیار
بزرگ در فضای خارجی نصب شد. این پوستر ۱۵ متر
مربعی، توسط چاپخانه جرد بل برای تبلیغ
یک سیرک به چاپ رسید.
قرن بیستم و تحولات تبلیغاتی در سالهای ۱۹۰۰، در
صنعت تولید بیلبورد اتفاق بزرگی رخ داد. صنایع و
شرکتهای بزرگ برای تبلیغ کالاهای
خود در بازرارهای داخلی، به استفاده گستردهای از
بیلبورد پرداختند و تصاویر بزرگ و پرجلوهای از
خمیردندان و صابون گرفته تا انواع خوراکیها و
نوشیدنیها، بر روی بیلبوردها ظاهر شدند. در دوران
جنگ، تبلیغات روی بیلبوردها، بر
روی بسیج نیروها و دفاع از کشور و شعارهای وطن
پرستانه متمرکز میشد و در دوران صلح، این تمرکز
بر روی بهبود بخشیدن به شیوه زندگی و
تبلیغ برای آخرین دستاوردهای صنعتی بود.
قرن بیستم و تحولات تبلیغاتی در سالهای ۱۹۰۰، در
صنعت تولید بیلبورد اتفاق بزرگی رخ داد. صنایع و
شرکتهای بزرگ برای تبلیغ کالاهای خود در بازرارهای
داخلی، به استفاده گستردهای از بیلبورد پرداختند
و تصاویر بزرگ و پرجلوهای از خمیردندان و صابون
گرفته تا انواع خوراکیها و نوشیدنیها، بر روی
بیلبوردها ظاهر شدند. در دوران جنگ، تبلیغات روی
بیلبوردها، بر روی بسیج نیروها و دفاع از کشور و
شعارهای وطن پرستانه متمرکز میشد و در دوران صلح،
این تمرکز بر روی بهبود بخشیدن به شیوه زندگی و
تبلیغ برای آخرین دستاوردهای صنعتی بود.
● بیلبوردها از سالهای ۱۹۹۰ تا امروز
با ظهور فناوری دیجیتال، تابلوهای دست نویس و
نقاشی شده، جای خود را به نسخههایی از تصاویر
دیجیتالی داده است که بر روی هر نوع سطح ممکن چاپ
و نصب میشوند. این تصاویر در همه جا هستند، بدنه
اتوبوسها، کیوسکها، سردر مغازه ها، بدنه تاکسیها،
داخل فروشگاههای بزرگ و فرودگاه و…
از ابتداییترین تمدنها تا به امروز، بشر از
بیلبورد- در هر شکل و اندازه- به امید یافتن
بازاری برای کالاهای مادی و معنوی خود سود جسته
است و این کار موجب ارتقاء بسیاری از جنبههای
زندگی شده است. آنها مبدل به یکی از محبوبترین
وسایل خبررسانی شده اند. بنا به گفته یکی از
متخصصان، دلیل این محبوبیت یا به خاطر مخاطب
فراوان و قیمت مناسب آن است یا به این دلیل که
امروزه مردم بیشتر وقت خود را در خودروها و در حال
تردد در خیابانها میگذرانند، در هر صورت،
بیلبوردها، باقی خواهند ماند.
● انواع
تابلوهای تبلیغانی چند نوعند یکی آنهایی که در
مکانهای بزرگ مثل بزرگ راهها نصب میشوند که
عمدتاً مستطیلی هستند دوم آنهایی که در پیاده روها
نصب میشوند که چون فضای کمتری وجود دارد قطعشان
عمودی است و سوم تابلوهایی که در راهروها یا
آسانسورها و … نصب شده است. توجه داشته باشید که
قطع کار در نوع طراحی میتواند اثر داشته باشد
مثلاً در تابلوهای بزرگ که به آنها بیل بورد هم
میگویند احتیاج نیست که حتما رنگهایی با کنتراست
(تضاد) زیاد داشته باشیم. نکته دیگر این است که ما
در میادین یا پارکها تابلوهایی میبینیم که خیلی
حساب شده هم هستند ولی متاسفانه استفاده نادرست از
قطعهای متفاوت و هم استفاده از داربستهایی
نامناسب تر باعث سردرگمی بیننده و از بین رفتن
سلامت بصری آنها میشوند.
نکته بعدی این است که رساندن پیام در زمان کم ارزش
زیادی دارد بخاطر همین موضوع نباید در پوسترها و
تابلوهای تبلیغاتی از عناصر تصویری زیادی استفاده
کرد، مخصوصا در بزرگراهها و مکانهای شلوغ، چون کسی
که سوار ماشین است تا بیاید مفهوم تابلو را در آن
شلوغی درک کند، عبور کرده و رفته است.
تکنیک های تبلیغات
شرکت ژیلت
با شعار تبلیغی این شرکت که ژیلت بهترین
تیغ برای مرد است، از مرزهای کشورها گذشت
و محبوبیت جهانی یافت. پیتر هافمن، مدیر
بازاریابی این شرکت میگوید: “خوش شانسی
ما به خاطر عرضه محصولی است که در سطح
جهان نیاز یکسانی را برآورده میکند.”
بسیاری از محصولات مانند ساعتهای الماس،
پوشک بچه، شامپو، کفشهای ورزشی،
نوشابههای غیرالکلی، ساعتهای ساخت سوییس
و لباسها، نمونهای از محصولاتی است که
بازار آنها واقعا جهانی است، زیرا آنها
جهت برطرف کردن نیازهای یکسان در سطح جهان
میتوانند از تبلیغات یکسان و استاندارد
در سطح جهان به موفقیت و افزایش سهم بازار
دست یابند.
●اجرای
فعالیتهای تبلیغاتی
ایجاد تبلیغات با توجه به جنبه هنری –
جنبه هنری در تبلیغات به نمایشهای عینی
توجه دارد.
مثل
چاپ و پخش تبلیغات.
بعضی از شکلهای نمایشهای عینی، در سطح
جهانی قابل فهم هستند. به عنوان مثال،
پپسی چهار تم تبلیغاتی را در یک تبلیغ
استفاده میکند. در این تبلیغات، افراد
جوانی شادمان در یک پارتی در کنار ساحل
گرد هم آمدهاند و آنها منعکس کننده محیط
فیزیکی عمومی و ویژگیهای نژادی آمریکای
شمالی، آمریکای جنوبی، اروپا، آفریقا و
آسیا استفاده شده است هستند. همچنین در
موزیک این تبلیغ از سلیقههای جنوبی،
اروپا، آفریقا و آسیا هستند. در آن
راکاند رول آمریکای شمالی و بسانووای
آمریکای لاتین نواخته میشود. یکی دیگر از
موارد مهم در تبلیغ بینالملل این است که
تبلیغ کننده مواظب باشد اجرای عینی یک
تبلیغ در بازار طولانی نشود.
●ترجمه
یا برگردان پیام تبلیغاتی
ترجمه نسخه یا
متن
نوشته شده تبلیغات
از مباحث مهم در دنیای تبلیغات
است. فیلم تبلیغاتی باید نسبتا کوتاه،
عادی از شعار یا اصطلاحات عامیانه باشد،
چون که در برگردان آنها به سایر زبانها
مشکل ایجاد میشود. بنابراین از تصاویر و
نمایش باید استفاده بیشتری به عمل آید.
همچنین باید به تداخل استفاده از زبانها
یا تشخیص زبانهای مشابه در تعداد زیادی
از مناطق جهان توجه کرد و از آن برای
استفاده از مقیاس اقتصادی بهره گرفت (به
عنوان مثال، اروپا، آمریکای لاتین و
آمریکای شمالی در زبان، واژههای مشترکی
دارند.)
از طرف دیگر، گاهی اوقات فیلم تبلیغاتی
باید به زبان محلی ترجمه شود. شعارهای
تبلیغاتی، بیشترین اشکال را در ترجمه به
وجود میآورند. هنگام کدبندی و از کد خارج
کردن شعارها، ممکن است خطای جبران ناپذیری
به وجود آید. به عنوان مثال، کنتاکی از
شعار “Finger – lickin good” (انگشتتان را
هم لیس میزنید) استفاده میکرد و این
شعار در چین به معنی انگشت بریده خود را
بخورید، تعبیر شد. یا نوع تعبیر آسیایی
شعار “COME ALIVE” که پپسی استفاده
میکند، به معنی فردی که از قبر باز
میگردد، تعبیر شد.
در طراحی تبلیغ تلویزیونی یا چاپی برای
مناطق استاندارد مثل آمریکای شمالی، ژاپن
و اروپا، تبلیغ کننده باید تفاوت های سبک
و محتوا را تشخیص دهد. آمریکاییها در
تبلیغات بیشتر توصیف میکنند و دلیل منطقی
برای مجاب کردن خریداران میآورند، در
حالی که تبلیغ ژاپنیبیشتر خیالی و
جاذبهای است. در ژاپن اگر موضوع به طور
ضمنی بیان شود، مهمتر از توصیفی است.
●تبلیغات
با توجه به ملاحظات فرهنگی
شناخت تنوعات فرهنگی، به خصوص نمادهای
مرتبط با ویژگیهای فرهنگی، در تبلیغ مهم
و لازم است. مدیران محلی قادرند که در این
مورد اطلاعات ارزشمندی ارایه کنند. به
عنوان مثال در ارایه تبلیغ، استفاده از
رنگها و ارتباطات بین زن و مرد گاهی
میتواند اشتباه باشد. در ژاپن ارتباط
تنگاتنگ بین زن و مرد موجه نیست و در
عربستان خلاف قانون است.
تاموتسوکیشی هفت ویژگی پیام ژاپنیها که
نسبت به آمریکاییها متفاوت است، را به
شرح زیر مشخص کرده است:
۱ – در پیامها شکلهای غیرمستقیم در
مقایسه با مستقیم در توصیف پیام ارجحیت
دارد.
۲ – اکثرا ارتباط کمی بین محتوای پیام و
محصول تبلیغ شده وجود دارد.
۳ – در تبلیغات ژاپنییک گفتوگو یا بیان
کوتاه در تلویزیون نمایان میشود که
کمترین محتوای توصیفی را دارد. در فرهنگ
ژاپن، هر چه فرد بیشتر صحبت کند، کمتر وی
را به عنوان فرد قابل اعتماد و یا دارای
اعتماد به نفس میدانند.
۴ – در ایجاد احساس دو جانبه، باید از
نوعی طنز و سرگرمی استفاده کرد.
۵ – در فیلمهای تبلیغاتی، افراد معروف در
قالب دوستان نزدیک و یا افراد معمولی به
تصویر در میآیند.
۶ – اعتماد به شرکتها اولویت بیشتری
دارد، تا کیفیت محصول آنها. چون شرکتی که
وجهه خوبی داشته باشد محصولاتش هم با
کیفیت است.
۷ – نام محصول با یک تبلیغ ۱۵ ثانیهای و
کوتاه بیان میشود و اثر بسیار مطلوبی بر
مخاطب دارد.
●تبلیغات
با توجه به ملاحظات رسانههای جهانی
اگر چه در کشورهای صنعتی بازارها در حال
همسانسازی میباشند، اما شرایط رسانهای
هنوز متفاوت هستند. در دسترس بودن
تلویزیون، روزنامه و سایر اشکال
الکترونیکی و رسانههای چاپی در سراسر
دنیا متفاوتند. این موضوع میتواند روی
تصمیمات رسانهای تاثیر بگذارند. به عنوان
مثال میزان تیراژ روزنامهها براساس سرانه
جمعیت پوشش گستردهای دارد. در ژاپن، که
استفاده از روزنامه در سطح بالایی قرار
دارد، برای هر دو نفر یک روزنامه وجود
دارد. در آمریکا حدود ۶۵ میلیون تیراژ
روزنامه در چرخه روزانه وجود دارد که
نشاندهنده یک روزنامه برای هر چهار نفر
است. در آمریکای لاتین هر یک روزنامه برای
۱۰ تا ۲۰ نفر و در نیجریه و سوئد هر ۲۰۰
نفر یک روزنامه مطالعه میکنند.
وقتی که در دسترس بودن رسانه بالاست،
استفاده از آن به عنوان یک عامل تبلیغاتی
محدود میشود. به عنوان مثال، در اروپا
تبلیغات تلویزیونی وجود ندارد و یا مثل
نروژ، دانمارک و سوئد محدود است. زمان
مجاز برای تبلیغات در هر روز از ۱۲ دقیقه
در فنلاند تا ۲۰ دقیقه در سوئیس، آلمان و
استرالیا متفاوت است. قوانین مرتبط با
محتوا نیز متفاوت است و زمان انتظار برای
پخش، گاهی دو سال طول میکشد. در آلمان،
هزینه زمان تبلیغ باید از یک سال قبل
پرداخت شود. در عربستان سعودی مقررات
مربوط به تبلیغات بدین صورت است: هنگام
تبلیغات باید ملاحظات مذهبی رعایت شود و
لیستی وجود دارد که برابر قانون ممنوع
اعلام شده است که شامل تبلیغات خرافاتی و
فالگیری و آینده خوانی براساس گردش
ستارگان و هر گونه انتشاراتی از این قبیل
است. همچنین تبلیغات بچه ترسان، استفاده
از تبلیغاتی که نشاندهنده یک خبر یا جمله
رسمی باشد، ممنوع است. استفاده از ادعاهای
تبلیغاتی و فیلمهای غیرواقعی و استفاده
از زنان در تبلیغات، همگی ممنوع هستند.
البته اگر زنان لباس بلند و پوشیده داشته
باشند و فقط چهره و دستهای آنها نمایان
باشد و تبلیغ نشانگر امور خانوادگی باشد و
همچنین استفاده از بچههای زیر شش سال که
به نوعی فعالیتهای بچهگانه انجام
میدهند، آزاد است.
ابزارهای مختلف تبلیغات و هزینههای آن –
مانند سایر تصمیمات بازاریابی، تبلیغ
کنندگان باید بین رسانههای تبلیغاتی محلی
یا جهانی، یک کدام را انتخاب کنند. رسانه
جهانی شامل تلویزیون، مثل کانالهای ITV،
MTV و CNN هستند که به سرعت در سطح جهانی
پخش میشوند. در حال حاضر تبلیغات از
طریق
اینترنتنیز
انجام میشود. هر شرکت یا سازمان یا فرد
میتواند در شبکه یک آدرس داشته و از این
طریق حضور جهانی داشته باشد.
مجله گسترش صنعت
روان شناسی مذاکره در بازاریابی
مذاکره کننده باید دارای صفات ،
توانایی ها و هنرهایی باشد تا
بتواند ارتباطات لازم بین دو طرف
معامله را برای رسیدن به هدف معین
یا منافع مشترکی که طرفین خواهان
آن هستند . برقرار کند . بنابراین
، مذاکره بازاریابی مفهومی فراتر
از یک واژه است و در حقیقت
فرآیند، جریان یا برنامه ای است
که خرید و فروش را همزمان به
نتیجه برساند . مسئولان بازاریابی
شرکت ها باید با فنون و روش های
جدید ایجاد ارتباط با مردم. رقبا
، خریداران ، و فروشندگان آشنا
باشند . در مذاکرات بازاریابی
آنچه مهم است . انجام صحیح فرآیند
مذاکره به کمک ارسال صحیح علائم و
پیام ها ، درک صحیح شرایط خود و
شرایط طرف مقابل و بالاخره دریافت
پیام از طرف مقابل ونشان دادن
واکنش مناسب نسبت به آن است .
●تعریف مذاکره :
مذاکره ، هنر رسیدن به تفاهم
متقابل از طریق چانه زدن و بحث و
استدلال بر سر نکات اساسی است .
به عبارت دیگر ، مذاکره مجموعه
کنش ها و واکنش های طرفین معامله
بر سر مو ضوع های مورد علاقه که
شاید بهتر باشد آن را فرآیند
بنامیم به مراتب فراتر از ارائه
حضوری یک پیشنهاد وپذیرش یا رد آن
است .مذاکره ، فرآیندی است که
افراد از موضع های واگرا ، به
موضع هایی که توافق حاصل شود ،
حرکت می کنند .
●ویژگی مذاکره
هدف از مذاکره رسیدن به توافق است
مذاکره پاسخ به این پرسش هاست ،
چگونه میتوان در مذاکره به توافق
رسید ؟ چرا در سازمان ها و ادارات
می گویند فلانی برای مذاکره برود
و فلانی نرود ؟ طرف های مذاکره
برای فهمیدن نیازهای یکدیگر و
وجوه اختلاف تلاش می کنند ، تا از
این طریق حوزه های تضادی که از
دستیابی به بهترین نتایج بین آنها
جلوگیری می کنند را از بین ببرند
.
تشخیص علایق از طریق مذاکره ،
مستلزم مهارت ارتباطی سطح بالا و
درک کامل اهمیت موضوع است .
بهترین روش دستیابی به درک مناسب
بر پایه شناخت و تجزیه وتحلیل
علایق راهبردی طرف های مذاکره
قرار دارد . محور بحث و مذاکره در
بازاریابی معمولا” قیمت شرایط
تحویل ، مشخصات کالا ، بسته بندی
، گارانتی و … است .
ارکان مذاکرات بازاریابی
الف ) اهداف :
هدف مذاکرات بازاریابی برای هر
کدام از طرفین مذاکره نفعی است که
از انجام داد و ستد حاصل میشود .
بدیهی است منافع مورد انتظار بیاد
مشخص و قابل ارزیابی باشد .
ب ) روش ها :
مذاکرات بازاریابی نیز مانند سایر
مذاکرات میتوانند با روش های سخت
وخشن ، ملایم و یا منطقی صورت
گیرند .
ج ) افراد : نقش شخص یا اشخاص
مذاکره کننده ، از آن جهت اهمیت
دارد که دانش و بینش آنها ، سن ،
جنس ، عواطف و بالاخره مقام
وموقعیت شغلی یا اجتماعی آنها ،
آثار متفاوتی بر ثمر بخشی و
موفقیت یا بی ثمری و شکست مذاکرات
بر جای می گذارد .
د ) اطلاعات : هر مذاکره بر پایه
اطلاعات استوار است . در مذاکرات
بازاریابی که بین دوقطب یا دوگروه
مخالف یا دارای منافع متضاد صورت
می گیرد ، هر کدام از طرفین در
بدو امر باید اطلاعات اساسی و حتی
بسیار دقیق درباره طرف مقابل جمع
آوری کرده باشند، در غیر اینصورت
امکان دارد توافق های به عمل آمده
به مرحله عمل نرسند یا بین طرفین
بر سر چگونگی توافق ها اختلاف
بروز کند .
●برنامه ریزی مذاکرات بازاریابی
برای انجام یک مذاکره موفق ، در
زمینه های بازاریابی و فروش ، پس
از تعیین اهداف ، باید حیطه و
حدود مطالب مورد بحث یا دستور
جلسه مشخص شود .
چک لیست زیر میتواند در برنامه
ریزی مذاکرات بازاریابی مورد
استفاده قرار گیرد :
الف ) افتتاح جلسات
چگونه جلسه را افتتاح کنیم ؟
میزان علاقه افراد حاضر در جلسه
چه اندازه است ؟
احتیاجات طرفین مذاکره کدام است ؟
چه زمینه های مشترکی بین طرفین
مذاکره وجود دارد ؟
مواضع طرفین مذاکره
ب ) دامنه اختیار
با چه اشخاصی ملاقات خواهیم کرد ؟
سابقه و تاریخچه روابط طرفین
چگونه بوده است ؟
طرف مقابل چه قدر اختیار دارد ؟
قدرت و نفوذ
میزان قدرت و اختیار آنها در مورد
ما یا رقبای ما چه قدر است ؟
محدوده اختیار ما در این حیطه چه
اندازه است ؟
چگونه میتوان از اختیار خود در
جهت منافع طرفین استفاده کرد ؟
د) تعهدات
میزان علاقه طرف مقابل به برگزاری
جلسات چه قدر است ؟
اهمیت رسیدن به توافق از سوی طرف
مقابل چه اندازه است ؟
آیا واقعا” خواستار یا نیازمند
دستیابی به توافق هستیم ؟
آیا توافق به دست آمده ثبات خواهد
داشت ؟
●رقابت /محدودیت
شرایط بازار تا چه اندازه روند
مذاکرات را تحت تاثیر قرار میدهد
؟
در این رابطه چه اهرم هایی به کار
گرفته میشود ؟
●نوآوری وپیشرفت
از چه امتیازی برخورداریم تا از
موفقیت خود اطمینان حاصل کنیم ؟
پیشنهادهای مطرح شده در جلسه ها
تا چه اندازه جدید و نو است ؟
چه کسی برای کمک ، داوطلب خواهد
شد ؟
●روش های مذاکرات بازاریابی
روش های مذاکرات بازاریابی نیز
مانند سایر روش های مدیریت به طور
قطع و یقین قابل تفکیک وطبقه بندی
نیست و هر مذاکره کننده ای با
توجه به تجربه ، دانش ، تسلط
ویژگی های فردی و تخصصی و بالاخره
شرایط زمانی ومکانی ، به نوعی با
طرف مقابل برخورد می کند ولی سه
شیوه زیر قابل ذکر است :
الف ) روش مذاکره ملایم :
بسیاری از مدیران بازاریابی تابع
روش مسالمت ، انعطاف پذیری ،
کوتاه آمدن ، امتیاز دادن، برخورد
دوستانه و با وقار ، خودداری از
درگیری و خصومت برای رسیدن به
نتیجه مطلوب هستند . از نظر این
گروه ، مذاکره ای به عقد قرارداد
فروش منجر میشود که در محیطی آرام
و بدون خشونت و با جلب
رضایت مشتری
یا فروشنده انجام شده باشد . زیرا
هدف انجام دادن معامله است و باید
شرایط را برای تحقق آن مهیا ساخت
.
ب ) روش مذاکره خشن :
تاکتیک خشونت در مذاکرات
بازاریابی ، از سیاست و نظامی گری
به بازاریابی راه یافته و شیوه
مطلوبی نیست . بدیهی است در هر
مذاکره ای ، تاکید برخواسته ها ،
عدم انعطاف ، اصرار ورزیدن بر
اعتقادات یا مواضع و امثال آنها
موجب میشود که طرف مقابل نیز با
همین شیوه ها وارد عمل شود و
طبیعی است که با ایجاد جو عدم
تفاهم و خصومت ، مذاکرات بی نتیجه
پایان پذیرد .
ج) روش مذاکره منطقی یا اصولی :
یک
مذاکره کننده موفق اعم از خریدار
، فروشنده ، واسطه ویا هر شخصی که
در زمینه های حرفه ای دیگر فعالیت
می کند ، با اصول گرایی ، منطق ،
ملایمت بجا ، خشونت به موقع و
بالاخره با نگرش سیستمی به موضوع
میتواند مذاکرات را به طرف دلخواه
هدایت کند . هدف نهایی مذاکرات
بازاریابی پیشبرد فروش است و
پیشبرد فروش در بسیاری از متون
بازاریابی به نام ارتباطات
بازاریابی خوانده شده است . بدین
معنی که مذاکره کردن ، یک فعالیت
ارتباطی است و ارتباط به معنای
رساندن ، اثر گذاشتن و دریافت
پاسخ است و ناگفته پیداست که در
یک فعالیت ارتباطی نباید با روحیه
، اخلاق ، اعتقاد و ضوابط حرف
مقابل با سختی و خشونت برخورد کرد
.
البته ملایمت بیش از حد و امتیاز
دادن غیر عادی نیز موفقیت بنگاه
را به خطر می اندازد.
بنابراین ، بهتر است که با روش
منطقی و اصولی ، مذاکرات را آغاز
و اداره کرد و پس از دستیابی به
نتیجه مطلوب خاتمه داد .دو روش
مشخص دیگر که در مذاکرات
بازاریابی میتوان به کار گرفت .
عبارتند از: روش برون گرایی و روش
قیاسی – استنتاجی .
روش برون گرایی : نمایانگر تلاش
برای ترغیب دیگران نسبت به انجام
کار با دادن اطلاعات است که در
حقیقت همان ترغیب و تشویق طرف
مقابل با اعمال فشار به شمار می
رود .
روش قیاسی – استنتاجی ، برای
ترغیب طرف مقابل نسبت به انجام
کاری است که از طریق سوق دادن او
به سمت آن کار صورت می پذیرد .
بنابراین ، این روش مستلزم مهارت
بیشتر است ودر مقایسه با روش برون
گرایی ، زیرکانه تر به نظر می رسد
. یافتن روش کاملی که بتوان آن را
در تمام شرایط مورد استفاده قرار
داد ، کار دشواری است. هر یک از
این روش ها فواید خاص خود را
دارند . به عنوان مثال ، یک
نماینده فروش برای جلوگیری از
هرگونه ضرر وزیان باید روش برون
گرایی را به گونه ای منطقی به کار
گیرد . یا مذاکره کننده ای که
درگیر معامله بزرگی است که چندین
ماه به طور می انجامد مانند (
فروش گاز طبیعی ایران به ترکیه )
باید از روش قیاسی – استنتاجی به
گونه ای محتاطانه استفاده کند .
اگر طرف مقابل فردی برون گرا باشد
، دایم رشته کلام را در دست دارد
و مجال صحبت کردن را به طرف مقابل
نمی دهد ، بنابراین ، طرف مقابل
باید به دنبال یافتن زمانی مناسب
برای ارائه پیشنهادهای خود باشد .
اگر طرف مقابل مذاکره ، از روش
استنتاجی استفاده کند و ناچار
مذاکره در مورد خاصی باشد ، سوال
های زیادی از جانب یکی از آنها
مطرح خواهد شد که ناگزیر با سوال
های بیشتری از جانب دیگری مواجه
خواهد شد
نویسنده :کارشناس ارشد بازاریابی بانک سپه
تبلیغات گمراه کننده
تبلیغات
گمراه
کننده به تبلیغاتی اطلاق
می شود که اطلاعات نادرست
وغیرواقعی را به مخاطب
عرضه می کند یا عمدأ مصرف
کنندگان را در مورد
ارزیابی کالا منحرف می
کند. گمراهی هنگامی اتفاق
می افتد که مصرف کنندگان
به علت مواجه شدن با
تبلیغات، عقاید غلطی در
خصوص محصول، مزایا و جنبه
های مختلف آن به دست می
آورند
روزی ببر و شیر در کنار
برکه ای در حال نوشیدن آب
بودند ببر رو کرد به شیر
و گفت: « تو چرا این
قدردیوانه وار نعره می
زنی». شیر در حالی که
چشمانش برق می زد به ببر
گفت: «این نوع نعره زدن
دیوانه وار نیست بلکه
نوعی تبلیغ هم می کنم».
خرگوشی دزدکی به حرفهای
آنها گوش می داد، پس از
شنیدن حرف شیر، دوان دوان
به خانه برگشت. با خود
فکر کرد که فکر شیر را به
کار ببندد و نعره بکشد.
اما نعره ی او شبیه جیغ
بود. روباهی صدای این جیغ
را شنید به خانه ی اوحمله
کرد و او را بلعید.
▪ پند اخلاقی: قبل از این
که تبلیغ یک کالا را بکنی
یادت باشد کالا را داشته
باشی.
تنها لالها حسرت پرحرفها
را می خورند اگر پاییز می
گفت بهار در قلب من است
چه کسی پاییز را باور می
کرد.
▪ پند اخلاقی: راست
بگوییم. آنچه دردنیای
بازاریابی،
تحت عنوان
تبلیغات مورد
اشاره قرارمی گیرد،
تبلیغاتی
است اخلاقی،
سالم و به دور از نیرنگ و
دروغ. در
بازاریابی و در
تبلیغ
حکم می کند که
تبلیغ باید از
سلامت کلامی و تصویری
برخوردار باشد؛ در
تبلیغ
به افراد دروغ گفته نشود،
مخاطب فریب داده نشود و
صرف نظر از این که اگر در
تبلیغ
دروغ گفته شود غیراخلاقی
است، این موضوع زیان
آفرین نیز هست.
هنگامی که ما در
تبلیغ یک نوع
ماکارونی از کیفیت پخت آن
صحبت می کنیم. در حالی که
کالای ما فاقد آن کیفیت
است امکان دارد که
بتوانیم یک بار مشتری را
جهت خرید کالای شرکتمان
اغوا کنیم ولی آیا این
فرد اغوا شده، مجددأ جهت
خرید کالای ما اقدام
خواهد کرد؟ آیا این فرد
تبلیغ
کالای ما را برای دیگران
خواهد کرد؟ یا این که
مشتریان بالقوه ی محصول
ما را نیز از خرید منصرف
خواهد کرد؟
حال اگر تعداد این نوع
افراد در جامعه ی بازار
ما زیاد شود بازار نسبت
به محصول ما چه احساسی
خواهد داشت؟ نسبت به
مارک کالای ما چه احساسی
خواهد داشت؟ بدیهی است که
ادامه ی این روند ضربه
های جبران ناپذیری را به
پیکره ی شرکت ما خواهد زد
که ترمیم آن دشوار، هزینه
بر، زمان بر و بعضأ
غیرممکن است.
از این روست که در
بازاریابی
و به ویژه در
تبلیغات
به سلامت، صداقت و حقیقت
گویی توجه فراوان شده
است. با این همه برخی از
تبلیغات
را در جامعه ی جهانی و
نیز کشور خودمان شاهد
هستیم که سعی در اغوا
کردن مشتری و مخاطب داشته
یا به مسؤولیتهای اخلاقی
و اجتماعی خود درقبال
مخاطب توجه چندانی نمی
کنند. دو مورد از این
کجرویها و انحرافها دراین
جا ذکر می گردد و برای
آنها مثالهایی نیز زده می
شود.
تبلیغات گمراه کننده
تبلیغات
گمراه کننده به
تبلیغاتی اطلاق
می شود که اطلاعات نادرست
وغیرواقعی را به مخاطب
عرضه می کند یا عمدأ مصرف
کنندگان را در مورد
ارزیابی کالا منحرف می
کند. گمراهی هنگامی اتفاق
می افتد که مصرف کنندگان
به علت مواجه شدن با
تبلیغات،
عقاید غلطی در خصوص
محصول، مزایا و جنبه های
مختلف آن به دست می
آورند. برای مثال در سال
۱۹۹۰ شرکت ولوو
آگهی تبلیغاتی
ارایه کرد و در آن
اتومبیل خود را در کنار
اتومبیل رقبا قرار داده،
اتومبیل بزرگی روی آنها
سقوط می کند و اتومبیل
ولوو سالم می ماند و سایر
اتومبیلها از بین می
روند، این تبیلغ با
اعتراض زیادی مواجه شد،
زیرا به نوعی
تبلیغ گمراه
کننده است.
دراین تبلیغ
سقف اتومبیلهای
دیگر با تغییراتی ضعیف
شده بود و سقف ماشین ولوو
با تغییراتی روان شناسی
تبلیغات، قوی شده بود.
درواقع اتومبیل ولوویی که
در این تبلیغ
نمایش داده شده
بود از نظر قدرت همان
اتومبیل ولوویی که مصرف
کننده می خرد نبود. شرکت
ولوو پس از پخش این
آگهی،
آن را متوقف کرده و پیامی
حاکی از عذرخواهی در دو
مجله امریکایی منتشر کرده
و به شرکت تبلیغاتی مزبور
نیز اعتراض کرد.
اساسأ آنچه در
تبلیغ اذعان می
شود باید واقعیت داشته
باشد و مصرف کننده آن را
لمس کند. اگر در
تبلیغ اذعان می
کنیم که کالای ما دارای
ضمانت سه ساله است و تمام
مشکلات مشتری پاسخ داده
خواهد شد، باید هنگامی که
خریدار تماس می گیرد با
او برخورد مناسب داشته
باشیم، به حرف او گوش
دهیم و به تعهدات خود
مبنی برخدمات پس ازفروش،
ضمانت و… پایبند باشیم،
اگر به گفتار خود متعهد و
پایبند نباشیم مصداق
تبلیغات
گمراه کننده است.
بزرگ نمایی کردن، غلو
کردن، اظهارمطالب
غیرواقعی درمورد کا لا،
تمامأ در زمره ی
تبلیغات گمراه
کننده قرار دارد که باید
به شدت از آن پرهیز کرد.
شاید با این نوع
تبلیغات بتوان
یک بار خریدار را وادار
به خرید کرد ولی برای
همیشه نمی توان این کار
را کرد.
قطعأ یک چنین
تبلیغاتی درمیان
مدت و بلند مدت تأثیر
بسیار سویی بر روی مخاطب
خواهد گذاشت که پاک کردن
این تصویر و تصور از ذهن
مخاطب هزینه بر، زمان بر
و بعضأ ناممکن است.
همواره در بحث تبلیغات
عنوان می شود که تغییر
نگرش از ایجاد نگرش
دشوارتراست.
بنابراین کارشناس
تبلیغ باید دقت
کند که بی جهت مخاطب را
به انحراف نکشاند زیرا به
مجرد این که مخاطب دست او
را بخواند حتی اگرشرکت
دست از عمل ناصواب خود
برداشته باشد تغییر نگرش
افراد بسیار دشوار است.
شکلی از تبلیغات
گمراه کننده
وجود دارد که در
تبلیغات کشور ما
به وفور به چشم می خورد و
متأسفانه لطمه های شدیدی
به اثر بخشی
تبلیغات در کشور
ما وارد کرده است و آن
عبارت است از بزرگ نمایی
و عدم پایبندی به تعهدات
مطرح شده در آگهی
تبلیغاتی که موجبات
بدبینی برخی از بینندگان
را فراهم آورده است.
در برخی از
تبلیغات کشور ما
که شمار آن اندک نیست
اظهاراتی در
تبلیغ عنوان می
شود که بسیارجذاب است اما
در عالم واقع، خریدار پس
از خرید کالا درمی یابد
که آنچه در تبلیغ
گفته شده در سطح
حرف بوده است و درعمل
جامه ی عمل پوشانده نشده
است. همه ی اینها مصادیقی
از تبلیغات گمراه کننده
است که لطمه های آن بعضأ
جبران ناپذیراست.
تبلیغات غیر مسؤولانه
لزومی ندارد که حتمأ
تبلیغ،
گمراه کننده باشد تا
اعتماد مردم را مخدوش
کند؛ تبلیغات
غیر مسؤولانه
نیز به اعتماد مخاطب لطمه
زده و از اوسلب اعتماد می
کند. تبلیغات
غیرمسؤولانه یا
رفتار غیرمسؤولانه را
تشویق می کند یا گروهی از
افراد را به طرزی غیر
مسؤولانه به نمایش می
گذارد. استفاده نامناسب
از افراد در
تبلیغات و آزار
روحی بخشی از جامعه یا
افرادی خاص نیز در زمره
تبلیغات غیرمسؤولانه
محسوب می شود.
فریب افکار عمومی، توهین
به شعور مخاطب، نشان دادن
صحنه های غیراخلاقی،
نادیده گرفتن فرهنگ عمومی
جامعه، استفاده از هر
وسیله برای رسیدن به هدف،
نشان دادن سبکهای
نامتعارف زندگی و مواردی
از این دست در زمره ی
تبلیغات غیرمسؤولانه به
حساب می آید که باید به
شدت از آن پرهیزکرد.
آنچه مسلم است این است که
تبلیغ بر روی زندگی و
نگرش افراد، تأثیر بسیار
زیادی دارد. نباید با
ارائه تبلیغات
غیرمسؤولانه،
باورها، اعتقادها،
ارزشها، فرهنگ و… را به
روی انحطاط کشید بلکه
باید به آنها ارتقا بخشید
و این بخشی از وظایف
متخصص تبلیغ است. این
موضوع به ویژه درخصوص
تبلیغاتی
که جهت نوجوانان
وکودکان طراحی می شود
مهمتر می شود.
از آن جایی که کودکان و
نوجوانان به شدت متأثر از
تبلیغات
هستند، تبلیغات
غیرمسؤولانه و مسموم به
شدت به نگرشها و روحیه ی
آنها صدمات جبران ناپذیری
وارد می کند. بنابراین
کسانی که جهت کالاهای
مورد استفاده ی کودکان و
نوجوانان مبادرت به ساخت
برنامه های تبلیغاتی می
کنند باید با در نظر
گرفتن این عوامل مبادرت
به ساخت برنامه های خود
بکنند. کالاهایی که مصرف
زیاد آن برای مصرف کننده
مضر است باید
درتبلیغ، اندازه
مصرف آن مورد اشاره قرار
گیرد و هدف تبلیغ، ترویج
و مصرف بی رویه آن نباشد
بلکه حد مصرف آن، مواقع
مصرف آن و احیانأ برخی از
عوارض جانبی که می توان
از آنها جلوگیری کرد باید
مورد اشاره قرار گیرد.
برای مثال طبق نظر
کارشناسان، تغذیه بی رویه
ی فرآورده های حجیم شده
غلات (نظیر پفک)
موجب کاهش اشتها و سیری
کاذب شده و به علت
جایگزین شدن با وعده های
اصلی غذا، زمینه را برای
ابتلاء به سوء تغدیه
فراهم می آورد. علاوه بر
آن مصرف زیاد نمک موجود
در این نوع غلات حجیم شده
درکودکی، شیوع بیماریهای
قلبی و عروق و فشار خون
در دوران بزرگ سالی را
افزایش می دهد. بنابراین
تبلیغ کنندگان
یک چنین کالاهایی، باید
توصیه هایی در خصوص میزان
مصرف، زمان مصرف یا سایر
نکات بهداشتی ارائه کنند
و مطمئن باشند که ازاین
طریق محبوبیت و مقبولیت
می یابند. شرکت
های تبلیغاتی در
مورد نصب تابلوهای
تبلیغاتی نیز در طول جاده
ها و مسؤولیتهای اجتماعی
خود را شناخته و آنها را
در وجهه کار خود قرار
دهند.
زیرا در طول جاده ها و
نقاطی که سرعت اتومبیلها
بالاست، فقط پیامدهای
هشدار دهنده ی راهنمایی و
رانندگی باید نصب شود و
در صورت احساس ضرورت و با
توجه به در نظر گرفتن
تکنیکهای تبلیغاتی،
پیامهای بهداشتی و اطلاع
رسانی راه ها باید در مدت
سه ثانیه به اطلاع
رانندگان برسد زیرا
رانندگان تنها درهمین مدت
زمان کوتاه است که پیام
را دریافت می کنند. در
نهایت باید گفت که هرنوع
انحراف و کجروی در
تبلیغ
از دیدگاه روان
شناسی تبلیغات
ناپسند و مذموم است و
باید از آن پرهیز شود.
در دنیای
بازاریابی،
صداقت و اعتماد اساس و
پایه ی فعالیتهای
تبلیغی است و
فقط درصورت رعایت این اصل
می توان به داشتن روابط
بلند مدت با مخاطب
امیدوار بود. با آگاهی
صحیح از کارکرد
تبلیغات می توان
حتی به دور از توسل به
هرگونه حیله و نیرنگ،
مخاطب را به سوی کالا و
سازمان خود جلب کرد
ایجاد جذابیت در تبلیغات
مارک تواین: با
داشتن عوامل
قدرتمند، به
مقصود خود دست می
یابید
… و به درستی
همین طور است.
شکست یا موفقیت
فعالیتهای
بازاریابی
شما به نوع کلمات
انتخابی برای
معرفی تولیدات،
خدمات و موقعیت
خودتان در
تبلیغات
بستگی دارد . شما
در انتخاب کلمات
مختارید. مشکل
اصلی استفاده از
کلمات پوچ و بی
معنی است . مغز
به یکباره از
هرگونه فکر خلاق
تهی می شود. این
زمانی است که
مجموعه ی جملات
تعیین شده برای
ایجاد تغییرات
اعجاب انگیز در
تبلیغات،
جادوی خود را از
دست می دهند.
منظور، مجموعه ای
از عبارات از پیش
نوشته شده است که
با اضافه کردن به
متن تبلیغات،
نیرویی خارق
العاده و همین
طور امکان انتخاب
گزینه های مختلف
را به وب سایت
شما عرضه می کند.
این مجموعه در
واقع سفری
باورنکردنی از
درون کلمات است
که به
تبلیغات
شما جذابیت، رنگ
و حس می بخشد. با
عبارات حاوی نکات
روز می توانید به
تبلیغاتتان جان
ببخشید .
حال، چگونه این عبارات و نکات روز را انتخاب می کنید؟گام نخست: به درستی از مضمون آگهی تبلیغاتی که- در تلویزیون، روزنامه، ای میل یا مجله به نمایش گذاشته اید، آگاه باشید. کافی است تبلیغات را به دقت مطالعه کنید .
گام دوم: این بخش
شامل جملات درنظر
گرفته شده ی
شماست. کلماتی را
که تأثیر عمیقی
بر شما می
گذارند، در جایی
یادداشت کنید.
دفترچه یا بخشی
از کامپیوتر خود
را به نوشتن این
نکات روز اختصاص
دهید. این ها
جملات آگهی هایی
هستند که اخیراً
یادداشت کرده ام
:
چیزی را نپذیر
مگر آنکه بهترین
باشد، چرا که تو
ارزشش را داری، و
این هدیه ای از
خودت به خودت است
.
گام بعدی: ترکیب و اضافه کردن این جملات به تبلیغات است. برای درک بهتر این مرحله باید تبلیغی را که قبلا تهیه شده مورد بررسی قرار دهید . میزان تأثیر آن بر خواننده چقدر است؟ چقدر شور و حرارت در آن موج می زند؟ آیا این تبلیغ توجه شما را به خود جلب می کند؟ درصورت منفی بودن پاسخ، زمان استفاده از جملات سحرآمیز بازاریابی فرا رسیده است. جمله های مناسب که خدمات یا تولیداتتان را هرچه بهتر معرفی می کند، در جای جای تبلیغات گنجانده، سپس آن را اصلاح کنید .
حال این آگهی را
که شخصی بدون
آگاهی از جملات
سحرآمیز
بازاریابی نوشته،
بخوانید :
کت قهوه ای جدید
برای بانوان-
سایز XL
در حقیقت این
جملات مرا جذب
نکرد، بلکه تصویر
مربوط به آن
برایم تازگی داشت
. بله، واقعاً
تولید فوق العاده
ای است: حال
ببینید که چگونه
یک تبلیغ
خشک و خالی با
استفاده از جملات
سحرآمیز
بازاریابی تغییر
می کند :
با پوشیدن این کت
چرمی قهوه ای
شکلاتی، تمام قد
و عالی، به هرآن
چه که در اطراف
شماست می تابید .
برای دوست داران
کیفیت خوب با
پرداخت بخشی از
قیمیت خرده فروشی
راحتی و شیک پوشی
را تجربه می کنید
.
این کت بی نظیر
زیبایی را به کمد
لباس های زمستانی
خود وارد می کنید
.
برای بانوان با
سایز XL
آیا تفاوت را حس
می کنید؟ با
استفاده از کلمات
جادویی بازاریابی
به راه های جدید
تاثیر برخریداران
دست پیدا کرده،
به این طریق
تولیدات خود را
هرچه عمیق تر در
قلب و روح آن ها
جای می دهید و به
ژرف ترین نقطه ی
خواسته های آن ها
می رسید .
چرا از همین حالا برای تبلیغات تان اقدام نمی کنید؟ کافی است این سه پیشنهاد را برای اضافه کردن گرمی، رنگ و حس به تبلیغات تان اضافه کنید. تغییرات حاصل را در تبلیغات و همین طور در درآمد حاصل از فروش محصولات بررسی کنید .